طولِ درمان


طولِ درمان

کاش او می آمد از اَندوهِ دوران می نوشت در سکوتش هم نوا با بغضِ یاران می نوشت در میانِ بیت بیتِ این غزلها می نشست از دوچشمِ پُر زِ اشک و سیلِ باران می نوشت کاش او می آمد و با غربتِ آئینه ها همصدا می...

کاش او می آمد از اَندوهِ دوران می نوشت
در سکوتش هم نوا با بغضِ یاران می نوشت

در میانِ بیت بیتِ این غزلها می نشست
از دوچشمِ پُر زِ اشک و سیلِ باران می نوشت

کاش او می آمد و با غربتِ آئینه ها
همصدا می گشت و از قلبِ پریشان می نوشت

با حضورش شیشه ی تنهائی ام را می شکست
از وداع و از سکوتِ سردِ زندان می نوشت

کاش او می آمد از پس کوچه هایِ انتظار
از غریبی و فراق و سوزِ هجران می نوشت

کوچه های تنگ و متروک از هجومِ بی کسی
از دلِ آواره در کوی و خیابان می نوشت

کاش او می آمد و از جاده های عشق من
می گذشت و بهرِ حالم طولِ درمان می نوشت

یا که روزی می نشست در قابِ رویاهای من
همره پائیزم از فصلِ بهاران می نوشت

کاش آن زیباترین آغاز از ره می رسید
می رسید و روضه ای از خطِ پایان می نوشت

جمعه هائی که غروبش غُصه ها در قصه هاست
در کنارم بود و از پایانِ طوفان می نوشت

کاش او می دید، بی او، مِهر وخردادم یکیست
وصفِ حالی از دلِ پُر درد و ویران می نوشت

لحظه هائی که تو بودی و منو دردِ فراق
خاطرِ غمدیده ام سر در گریبان می نوشت

کاش همپایِ غزلهایم تو بودی تا دلم
سختیِ غم را رها میکرد وآسان می نوشت

عفو کن این شاعرِ دلخسته را، خرده مگیر
گر زمانی دستهایم سرد و لرزان می نوشت

م... یزدی






فیلم| مردی که 26 سال پیش گم شده بود در زیرزمین همسایه پیدا شد!