نمیدانم چرا


نمیدانم چرا

دلم از غصه ویران است نمیدانم چرا حال من امشب پریشان است نمیدانم چرا گر تو دانی...گو مرا بنما رها از هر گمان تا که آزادم کنی از درد این آتش بهشاعر:مجید کرم زاده(سالک)

دلم از غصه ویران است
نمیدانم چرا
حال من امشب پریشان است
نمیدانم چرا
گر تو دانی ...گو مرا
بنما رها از هر گمان
تا که آزادم کنی
از درد این آتش به جان


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)