خاکستری غمگین ...


خاکستری غمگین ...

.. اینجا که من ایستاده اَم یک لحظه این آتش به سویِ ، خاکستری غمگین گُل انداخته است وَ ،تنهاییِ انسان در کوچه هایِ مُشّوش پنجره هارا به سویِ انزوایِ جهان باز می کند اینجا که هیچ سکوتی فریادرا...

..
اینجا که من ایستاده اَم
یک لحظه این آتش
به سویِ ، خاکستری غمگین
گُل انداخته است
وَ ،تنهاییِ انسان
در کوچه هایِ مُشّوش
پنجره هارا به سویِ انزوایِ جهان باز می کند
اینجا که
هیچ سکوتی فریادرا ندیده است
هیچ بغضی ...گلویِ ...زنجیرهارا

اینجا که من ایستاده اَم
دیگر رَگی
درخونِ هیچ خورشیدی نمانده است
وَترس درساقِ آن ستاره یخ می زند
اینجا دیوار
ازخون هایِ شتک زده می ترسد
شب از
پرنده هایِ بی ارزن

اینجا
مَحوِ صدایِ شکستنِ استخوان هایِ تو اَم
وَ جُرعه جرعه نگاه اَت می کنم
تا تمام نشوی ...



ناصرخانی
17 2 1403







تصاویر | سریع‌ترین 0 تا 100 خودروهای زمین