یاد تو


یاد تو

با یاد تو هر شبی من و جان با سوزی لرزیده است تو جان منی چه کم کنم ز آن که غم دیده است امشب دل من ز نبود کسی رنجیده است هر که مرا دیده تورا نفرین و به رویم خندیده است چه کنم تو بگو مگر این دل غم کم...

با یاد تو هر شبی من و جان با سوزی لرزیده است
تو جان منی چه کم کنم ز آن که غم دیده است
امشب دل من ز نبود کسی رنجیده است
هر که مرا دیده تورا نفرین و به رویم خندیده است
چه کنم تو بگو مگر این دل غم کم دیده است
هر که حال خوش دارد مرا ندیده است
از دل گرفته ام باران ز چشمانم باریده است
این ارغوان از باران چشمهایم روئیده است
این دل آنچه را که نباید... فهمیده است
حقیقت چه بود که مرا به زمین کوبیده است...
عرفان با گریه های خود خندیده است
شادی فراموش شده چون دل رنجیده است




تصاویر | سریع‌ترین 0 تا 100 خودروهای زمین