18 تیر 1400
نشسته ام کنج سکوت و خیره گشتم به گرداب فلک فلک همچو آینه ای صاف خود را نشان داد آوایی به تنم لرزید و گویا من رخ همان هیچم که در چرخش گردابش سوختم
نشسته ام کنج سکوت
و خیره گشتم به گرداب فلک
فلک همچو آینه ای صاف
خود را نشان داد
آوایی به تنم لرزید و گویا
من رخ همان هیچم
که در چرخش گردابش سوختم
و خیره گشتم به گرداب فلک
فلک همچو آینه ای صاف
خود را نشان داد
آوایی به تنم لرزید و گویا
من رخ همان هیچم
که در چرخش گردابش سوختم