درنگ


درنگ

در زیـر دست و پای شهر بی تفاوت ها گم کرده است این نسل، رویای قشنگش را هر وقت آمد از مسیر رفته برگردد تردید کرد و داد تاوانِ درنگش را آمد سراغی از کبوتر ها بگیرد، دید دارد یکی پُر می کند اینجا تفنگش...

در زیـر دست و پای شهر بی تفاوت ها
گم کرده است این نسل، رویای قشنگش را

هر وقت آمد از مسیر رفته برگردد
تردید کرد و داد تاوانِ درنگش را

آمد سراغی از کبوتر ها بگیرد، دید
دارد یکی پُر می کند اینجا تفنگش را

با شعر و انگیزه رهایی بر نمی گردد
باید بپوشد بار دیگر رخت جنگش را

نسلی که عمرش رفته و با حوصله دارد
چک می کند تاریخِ تولید فشنگش را

بر شیشه های عمر دیو و دد نشاند باز
یک روز خشم انقلابی وار سنگش را

با موجِ آخر از تنِ شن های این ساحل
باید به دریا بازگرداند نهنگش را

هر چند این باغ از کلاغ و جغد لبریزست
یک روز پیدا می کند سبزیِ رنگش را


محمدحسین ناطقی



تزیین جشن الفبا در مدرسه | 40 ایده تزیین جشن الفبا در مدرسه برای کلاس اولی ها برای دهه ...