دلِ تنگ


دلِ تنگ

چو بپرسی دل تنگ را نظرم پاسخی میدهمت در غزلم چو بخواهی و نخواهد ماجراست وی بخواهد تو نخواهی محترم گر نیانجامد وصال این عاشقی مصرع سوم که باشم خوش‌تَرم بوی عطری بر تن و لبخند نرمی بر لبم روز...

چو بپرسی دل تنگ را نظرم
پاسخی میدهمت در غزلم

چو بخواهی و نخواهد ماجراست
وی بخواهد تو نخواهی محترم

گر نیانجامد وصال این عاشقی
مصرع سوم که باشم خوش‌تَرم

بوی عطری بر تن و لبخند نرمی بر لبم
روز روشن سطح شهر آراسته و خوش ظاهرم

ابر و باران، شب و مهتاب شود
بی خود از هرچه شود حال و هوایی دگرم

دل که تنگ باشد قلم باشد چو یار
سخن از حال دلم شعری برآید اثرم

ثمین چو لعل و شیرین به عسل
یاد چَشمش مِی درون ساغرم

نمینالم، گوارایم شود دوری یارم
که خوش باشم چو خوش باشد نگارم



شیمیل ها چه افرادی هستند؟