تو کجایی


تو کجایی

در تیره شب عمر اسیرم تو کجایی خورشید درخشان چه شود رخ بگشایی تا کی بزند زل به در و پنجره چشمم تا کی بنشینم سر راهت به گدایی مجنون همه در جوش و خروش از غم لیلا همواره بسوزد دلش از سوز جدایی تاول...



در تیره شب عمر اسیرم تو کجایی
خورشید درخشان چه شود رخ بگشایی

تا کی بزند زل به در و پنجره چشمم
تا کی بنشینم سر راهت به گدایی

مجنون همه در جوش و خروش از غم لیلا
همواره بسوزد دلش از سوز جدایی

تاول زده تب بر تن من در طلب وصل
احوال من ای کاش بپرسی به دعایی

جان بر دهنم آمده از شورش اندوه
ای وای اگر مرگ بیاید تو نیایی





منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا