بیت الحزن
دل به تو داده کس مگر ، گوش به من نمیکنی؟ یا که تو دل داده به کس ، فکر وطن نمیکنی آهوی مشک بوی من ، باده ی در سبوی من دور شدی ز روی من ، عزم ختن نمیکنی سایه به سایه در پی ات ، آمده قلب سر کشم از چه...
دل به تو داده کس مگر ، گوش به من نمیکنی؟
یا که تو دل داده به کس ، فکر وطن نمیکنی
آهوی مشک بوی من ، باده ی در سبوی من
دور شدی ز روی من ، عزم ختن نمیکنی
سایه به سایه در پی ات ، آمده قلب سر کشم
از چه تو ای همدم من ، طرف چمن نمیکنی
خانه غم شد دل من ، گوشهٔ نی منزل من
از چه نگاهی به من و بیت الحزن نمیکنی
طره چرا نمیکنی ، زلف سیاه و خلت خود
باز دوباره از چه رو ، حلقه شکن نمیکنی
دوخته بر تنت چه کس ، دامن بُعد و دوری ام
البسهٔ قُرب مرا ، بهر چه تن نمیکنی؟
مانی دمی نظر نما ، به کوکبان آسمان
بهر چه یک نگاه بر ، دُرِّ عدن نمیکنی
امیرعباس مومنی (مانی)
یا که تو دل داده به کس ، فکر وطن نمیکنی
آهوی مشک بوی من ، باده ی در سبوی من
دور شدی ز روی من ، عزم ختن نمیکنی
سایه به سایه در پی ات ، آمده قلب سر کشم
از چه تو ای همدم من ، طرف چمن نمیکنی
خانه غم شد دل من ، گوشهٔ نی منزل من
از چه نگاهی به من و بیت الحزن نمیکنی
طره چرا نمیکنی ، زلف سیاه و خلت خود
باز دوباره از چه رو ، حلقه شکن نمیکنی
دوخته بر تنت چه کس ، دامن بُعد و دوری ام
البسهٔ قُرب مرا ، بهر چه تن نمیکنی؟
مانی دمی نظر نما ، به کوکبان آسمان
بهر چه یک نگاه بر ، دُرِّ عدن نمیکنی
امیرعباس مومنی (مانی)