اینچنین است 2


اینچنین است 2

پشت این مغازه ها کوچه های گلیِ همسایه هاست اونا که تو خونشون سفره های خالی از خوردنیهاست شبا روی پشتِ بوم یه بَغَل ستاره چنبرمیزنه لابه لای ساقه ی درختاشون دسته ی پونه و گُل سر میزنه روزا توی این...

پشت این مغازه ها
کوچه های گلیِ همسایه هاست
اونا که تو خونشون
سفره های خالی از خوردنیهاست

شبا روی پشتِ بوم
یه بَغَل ستاره چنبرمیزنه
لابه لای ساقه ی درختاشون
دسته ی پونه و گُل سر میزنه

روزا توی این کوچه
دیگ آش نذری بر پا می کنن
هر چی که خونه دارن
نذر بی بی دو عالم می کنن

درس و مشق بچه ها
رو ورق پاره ی دفتر شماست
اگه خودکار و مدادی هم با شه
مونده ی مداد و خودکار شماست
به جای اُدکلن و اسپره ها
عطرای قمصر کاشون می زنن
با یه شیشه عطرِ مشتی تو کوچه
طبقای گُل رو هم پل می زنن

غذای خوب اونا تو هفته ها
هفته ای یه بار پلو بدون گوشت
تمامِ هفت شب و روزِ این کوچه
آش جو با پتله ی بدون گوشت

وصله ی جوراب اهلِ این کوچه
تا دلت بخواد چقدر جورواجوره
لباسای دست دوّم تو خونه
توی درگاهی چقدر فراونه

به جای لباسای اتوزده
لباسای دست دوم می خرن
واسه ی شبهای عید بچه ها
پاکنویس مشقارو خط می زنن

موز و نارگیلو فقط
تو کتابها می بینن
شکل میوه ها روتو
خواباشون می کشیدن

مادرا می گن روله
شبا وقتی توی خواب
دستاتو به آسمون بلند کنی
خوشه های میوه ها رو می چینی

به جای جا کتابی تو خونه ها
جعبه ی میوه شده جای کتا ب
به جای تختایی خوابِ پولدارا
زیلوهای پارشون تختایی خو اب

لابه لای چلوارو متقا لا شون
نفتالین ها یادگارِ بوقچه هاست
رنگِ غُنچه رویی طرحِ قا لیا
یادگارِ خونِ دستِ دختراست

به جای لباسِ ترمه توی جشن
مادرا متقال و چلوار می دوزن
تا میونِ خونه های گرمشون
با لباسِ مالِ مردم نمیرن

وقتی بارون می باره
صدای نغمه یِ بارون دوباره
من و یاد بچگی هام می یاره
یادِ سقفای سوراخِ خونه ها
یادِ تشتهای پُرازآب می یاره

شبِ عید ا تو کوچه
لباسای گُنده ی باباهارو
به تن بچه ها کوچیک می کنن
چادرِ مادر بزرگِ بچه رو
برای دخترا پیرهن می کنن

وقتی جنگ شروع می شه
پا برهنه ها به میدون میزنن
واسه اینکه شب نیاد سراغشون
چلچراغای پراز نور می زنن

توی جاده های دور
کارگرا زمین ها رو بیل می زنن
با لباسِ پارشون
خاکِ جاده ها رو خاک ریز می زنن

بچه های کوچه های فقرا
با نگاهِ خستشون میگن خدا
میشه ما هم مثل این ماشین دارا
راه بیفتیم و بریم به ویلاها ؟
پارک کنیم و بادبزن رو برداریم
کباب و گوجه رو ما باد بزنیم ؟
زیرِ سایه سارا بازی بکنیم
لبِ رودا خونه سازی بکنیم ؟
تا مامان از دور با میوه ها میا د
آبِ دریاچه رو پارو بزنیم؟





بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


این سکانس عاشقانه سانسور شده سریال پایتخت را تا به حال ندیده اید + فیلم