بغض سنگین
دست خالی و سفره خالی تر طعنه ها هم همیشه عالی تر میل مردن به دست یک ویروس ضررِ بعدِ مرگ ، مالی تر .. گوشه ی خانه یک صدا آمد یک صدایی که آشنا آمد غرغر کودکانه ی شکم است بَه که بوی خوشِ غذا...
دست خالی و سفره خالی تر
طعنه ها هم همیشه عالی تر
میل مردن به دست یک ویروس
ضررِ بعدِ مرگ ، مالی تر ..
گوشه ی خانه یک صدا آمد
یک صدایی که آشنا آمد
غرغر کودکانه ی شکم است
بَه که بوی خوشِ غذا آمد
بغضِ سنگینِ مردِ خانه شکست
بر زمین ، اشک ، دانه دانه شکست
گریه ی مرد ، چیز خوبی نیست
اصلا انگار .. آشیانه شکست ..
برق چشمانِ مرد ، فریادست
از غروری که رفت و بر بادست
حقِ این مرد را خدا خورده
همه ی مملکت که آبادست ..
امیرثاقب بردبار
16 اردیبهشت 1399
این اثر چندماه پس از ورود ویروس کرونا به ایران سروده شد..
طعنه ها هم همیشه عالی تر
میل مردن به دست یک ویروس
ضررِ بعدِ مرگ ، مالی تر ..
گوشه ی خانه یک صدا آمد
یک صدایی که آشنا آمد
غرغر کودکانه ی شکم است
بَه که بوی خوشِ غذا آمد
بغضِ سنگینِ مردِ خانه شکست
بر زمین ، اشک ، دانه دانه شکست
گریه ی مرد ، چیز خوبی نیست
اصلا انگار .. آشیانه شکست ..
برق چشمانِ مرد ، فریادست
از غروری که رفت و بر بادست
حقِ این مرد را خدا خورده
همه ی مملکت که آبادست ..
امیرثاقب بردبار
16 اردیبهشت 1399
این اثر چندماه پس از ورود ویروس کرونا به ایران سروده شد..