افتخار


افتخار

اذنِ یار خِشَتم سرشتند برقرار ماند قرار یک خطا کردند قرار شد بینهایت بی قرار کل عالم ها که بودند برقرارم اعتبار بی قراری دیدند آنگه پانهادند بر فرار برگزیدم انزجار را بر فنا رفت افتخار تاج زرین را...




اذنِ یار خِشَتم سرشتند برقرار ماند قرار
یک خطا کردند قرار شد بینهایت بی قرار

کل عالم ها که بودند برقرارم اعتبار
بی قراری دیدند آنگه پانهادند بر فرار

برگزیدم انزجار را بر فنا رفت افتخار
تاج زرین را سِتاندند جابجا شد اقتدار

بدوِ تأسیسم به دستِ برقرارِ هر قرار
بهر آزمودن نهادند طینتم را اختیار

کاش ها را کاش نمیکاشتند نهادِ انزجار
نصِ اجبار بود عُقودم هیچ نبود راهِ فرار

کاش ابلیس در قرار میماند کنارِ برقرار
عهدِ دل می‌بست با جدم نه عهدِ انزجار

حافظا عهدِ قرار بَستی یقیناً با قرار
بیقراریها قرار نیست برقرار باش با قرار



10 فروردین 1403
حافظ کریمی ( لسان الحال )


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان