راهی که با بهروز وثوقی شروع شد و هنوز هم پرطرفدار است


راهی که با بهروز وثوقی شروع شد و هنوز هم پرطرفدار است

سال ۱۳۵۳، مسعود کیمیایی با پرداخت به ایده‌ای کم طرفدار، باعث ایجاد جریانی شد که امروز می‌توان آن را یکی از مهم‌ترین جریان‌های سینمای ایران دانست.

سال ۱۳۵۳، مسعود کیمیایی با پرداخت به ایده‌ای کم طرفدار، باعث ایجاد جریانی شد که امروز می‌توان آن را یکی از مهم‌ترین جریان‌های سینمای ایران دانست. گواه این ادعا استقبال نسبی‌ای است که همین روز‌ها از فیلم «کت چرمی» شده و نشان می‌دهد که این جریان هنوز زنده است.

پرداخت اساسی به موضوع اعتیاد و زندگی معتادی به نام سید در فیلم "گوزن‌ها"، که بسیاری از ما تماشاگر آن بوده‌ایم. فیلمی با حضور ستارگان سینمای آن زمان با بازی‌ها و گریم‌های متفاوت که هنوز جایگاه ویژه‌ای بین فیلم‌های برتر سینمای ایران دارد.

امروز، اما ایده‌ی مسعود کیمیایی برای ساخت گوزن‌ها چندان هم محجور نیست و "سید"های سینمای ایران هر ساله در حال افزایش هستند. تعداد فیلم‌هایی که با محوریت اعتیاد ساخته می‌شوند، بخش عظیمی از محتوای سینمای ایران را تصرف کرده و تبدیل به یک ژانر مستقل شده‌اند! اما باید گفت این تکثر حضور معتادان و مواد فروشان در سینمای ایران بی دلیل نیست.

محبوبیت این به اصلاح "ژانر" در میان مخاطبان عام سینما، باعث شده ما شاهد ورژن‌های جدیدی از گوزن‌های کیمیایی باشیم. ورژن‌هایی نوین که با سطح کیفی ضعیف و قوی، منتظر تماشاچیان همیشگی خود هستند. اما دلیل این استقبال چند ساله که هنوز با رونق تمام ادامه دارد، چیست؟!

تصاویری آشنا برای قشر عظیمی از جامعه!

با یک نگاه کلی به احوالات جامعه، می‌توانید تصور کنید که مخاطب با چه محتوایی آشنا و با چه محتوایی غریب است. چند نفر در طول زندگی شاهد یک عشق جنون آمیز هستند؟ چند نفر داستان‌های پنهان یه زندگی زناشویی را نظاره کرده‌اند؟ چند نفر بحران‌های هویتی را لمس کرده‌اند؟

جواب به تمام سوالات بسیار محدود است. با این حال کاملا واضح می‌توان دید که همه افراد جامعه-یا حداقل قشر متوسط- مواجه‌ای دور یا نزدیک با موضوع اعتیاد داشته‌اند. همین مواجه‌ها باعث شده مخاطبان جنس این دست فیلم‌های سینمایی را بهتر درک کنند و از دیدنشان لذت ببرند. تجربه‌ای عمیق از تصاویری آشنا که می‌تواند اطلاعات آنان را از فاصله‌ای دور، بیشتر کند.

استفاده از ستاره‌های درخشان سینما

تاثیر حضور سوپر استار‌های سینما بر میزان محبوبیت یک فیلم یک اصل انکار نشدنی است. همین اصل پر تکرار، در محبوبیت فیلم‌های با محوریت مواد مخدر نیز بی تاثیر نیست.

همانطور که حضور بهروز وثوقی باعث شهرت گوزن‌ها شد، حضور "نوید محمدزاده‌"ها نیز باعث محوبیت این قبیل فیلم‌ها می‌شود. دیدن چهره‌ی سوپر استار خوش چهره‌ای که زیر بار اعتیاد از قیافه افتاده و وزن کم کرده، فرصتی است که کمتر مخاطبی آن را از دست می‌دهد!

الگو برداری از پرفروش‌های گیشه

می‌توان گفت محبوبیت این دسته از فیلم‌های سینمایی در ایران، به زنجیره‌ای قطع نشدنی وصل است. زنجیره‌ای با یک ایده‌ی موفق که با اشکال مختلف اجرا شده. برای ساخت یک فیلم با موضوع مواد مخدر نیازی به یک ایده‌ی ناب نیست.

فقط کافیست الگوی موفق همیشگی یعنی اعتیاد را پیدا کنید، یک دوربین بردارید، آن را در یک محله خرابه در جنوب شهر بکارید و بعد فیلم شما آماده است! این زنجیره به تمام فیلم‌های موفق این ژانر متصل است که فیلم‌های شبیه آن‌ها دائما در حال ساخت می‌باشد و همین پشتوانه‌ی محکم، ناخواسته مخاطبان را برای دیدن فیلم تشویق می‌کند.

طنز پایین شهری!

طنز و طنازی به خودی خود همیشه یک الگوی موفق در سینمای ایران بوده است. از جمله بخش‌های جدا ناپذیری که به مزاج مخاطبان فیلم‌های با موضوع اعتیاد خوش می‌آید، همین طنازی‌هاییست که مربوط به قشری خاص از جامعه است. قشری که با لحن خاصی حرف می‌زنند، عبارات خاصی را به شکل تکه کلام استفاده می‌کنند و از تمام بدبختی‌ها و مشکلات خود یک طنز تاریک ساخته و به آن می‌خندند. یک جریان زندگی طنز گونه که مخاطبان را از روند فیلمنامه خسته نمی‌کند.

موضوعی در حاشیه امن

اتفاق نظر یکی دیگر از اصولیست که این ژانر را برای مردم محبوب می‌کند. اعتیاد، بلای خانمان سوز، عامل تمام مشکلات و بدبختی‌های جامعه و.. چه کسی با این موضع مخالفت می‌کند؟ احتمالا این دسته از فیلم‌های سینمای ایران کمترین دو دستگی را در میان مخاطبان ایجاد می‌کننو چرا که هدف و پیام آن‌ها کاملا واضح و مشخص است.

هر چه بدبخت‌تر بهتر!

نکته آخر و ترسناکی که باید به آن اشاره کرد، همان حس شماتت یا همان لذت بردن از درد و رنج دیگران است که نمی‌توان در میان مخاطبان آن را ندیده گرفت. به تصویر کشیدن "خیلیا همینم ندارند" همان چیزیست که بسیاری از افراد برای دیدنش به سینما می‌آیند. چه چیزی از این بهتر که بدانید آنقدر هم که فکر می‌کنید بدبخت نیستید؟!

در آخر

اعتیاد، قاچاق و فروش مواد مخدر موضوعاتی هستند که چشم پوشی از آن‌ها غیرممکن است. پرداخت به این موضوعات با وجود استقبال چشم‌گیر مخاطبان، نیازمند متدی جدید برای ارائه می‌باشد. متدی با دوری از کلیشه‌های جنوب شهر و قشر ضعیف جامعه (یا حتی در مواردی جوانانی از طبقات متوسط به بالا در معرض برچسب عیاشی قرار می‌گیرند) که بی‌دلیل در برابر اتهام و برچسب‌های متعدد هستند. از بین بردن تیپ سازی‌های متعددی که در فیلم‌ها قابل رویت است می‌تواند رویکرد جدیدی برای ارائه به وجود بیاورد. با از بین رفتن این تیپ سازی‌های کلیشه‌ای که حتی اعتیاد را به دو شکل پایین شهر و بالا شهر (صنعتی‌ها در بالای شهر و سنتی‌ها در پایین شهر) دسته بندی می‌کند، می‌تواند آسیب جدی به سطح کیفی فیلم‌ها وارد کند. دوربین این دست فیلم‌ها باید تغییر کرده و از روشی جدیدی برای رضایت مخاطب استفاده کنند چرا که این جریان پر جوش و خروش نیز مانند هر جریان دیگری از بین خواهد رفت.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا