مرا به فراموشی
چه دعوت می کنی
این طناب سرخ فراموشی
برای به دار کشیدن
سبز آرزوهایم
هنوز پوسیده ترین است
مرابه فراموشی
چه دعوت می کنی
من از آرزوهای گم شده
در گلوی سرخ ِ بادهای هرز
کوچه پس کوچه های کویر
آواز می خوانم
وتو از چکا چک ونم نم باران
بر سبززار شالیزارهای مغرور
رقصان در نسیم صبحگاهی
مرا به فراموشی چه
دعوت می کنی
پا در پوتین انتظار
سیاه رگهای واریس زده انتظار م هنوز
سرشار از خون سیاهی ست که در کومبلای شهرت وشهوت با شعر تو
می رقصند
ای پاهای دچار سندرم بی قرارِعاشق من
ای گردنِ باریک تر ازمو
دربرابر قانون عشق
ای دستهای دچار سندرم
_دست بی نمک_
من شما را روزی برای
مثله شدن به اُ بلیسک زمین
در گذر زمان خواهمسپرد
مرا به فراموشی دعوت
چه می کنی
من دچار سندرم نبش قبرخاطرات
از گور این شیارهای خاکستری
حافظه ام
چه دعوت می کنی
این طناب سرخ فراموشی
برای به دار کشیدن
سبز آرزوهایم
هنوز پوسیده ترین است
مرابه فراموشی
چه دعوت می کنی
من از آرزوهای گم شده
در گلوی سرخ ِ بادهای هرز
کوچه پس کوچه های کویر
آواز می خوانم
وتو از چکا چک ونم نم باران
بر سبززار شالیزارهای مغرور
رقصان در نسیم صبحگاهی
مرا به فراموشی چه
دعوت می کنی
پا در پوتین انتظار
سیاه رگهای واریس زده انتظار م هنوز
سرشار از خون سیاهی ست که در کومبلای شهرت وشهوت با شعر تو
می رقصند
ای پاهای دچار سندرم بی قرارِعاشق من
ای گردنِ باریک تر ازمو
دربرابر قانون عشق
ای دستهای دچار سندرم
_دست بی نمک_
من شما را روزی برای
مثله شدن به اُ بلیسک زمین
در گذر زمان خواهمسپرد
مرا به فراموشی دعوت
چه می کنی
من دچار سندرم نبش قبرخاطرات
از گور این شیارهای خاکستری
حافظه ام