آرام ِ قصه ام


آرام ِ قصه ام

چیزی به من بگو ، که باز دلتنگتم آرام قصه ام .. دیدی که مرده ام ؟ چیزی به من بگو از پشت ِ ماجرا بگو از حس بد بگو از رفته ها .. ( بین توهم ها ) + سلام ای مُرده ام _چقدر حالم بد است + میشه ببوسیشاعر:آریا سروی

چیزی به من بگو ،
که باز دلتنگتم
آرام قصه ام ..
دیدی که مرده ام ؟

چیزی به من بگو
از پشت ِ ماجرا
بگو از حس بد
بگو از رفته ها ..

( بین توهم ها )
+ سلام ای مُرده ام
_چقدر حالم بد است
+ میشه ببوسی ام ؟
_ افکارم مبهم است ..
+ میبینی با تو ام
_ من را بغل بکن
+ آرامشت شدم
_ من را بغل بکن
+ هم آغوشت شدم

آرام ِ قصه ام ..
چقدر ترسیده ام
مبادا رفته ای ؟
مبادا تا ابد ...

+ چقدر پریشانی ..
لرزش دست هایم
+ صبحانه خورده ای ؟
ترس در نفس هایم
+ گلدان و پنجره
حس سِپید ِ مَن ...
+ مراقب بوده ای ؟ ( میدانی بوده ام )
+ هی آریا با تو ام !
+ بگو نمرده ای ؟
لب های باز من
+ بگو نمرده است
_ چقدر دوسِت دارم
+ باید برقصی ام
دست های منجمد
+ با نام ُ نام ِ مَن
پاهای قفل ِ مَن
+ ریتم و بگیر و اَخم ..
_ باشه ... ، نمیتونم
+ آریای ِ مُرده ام ...
_ پس میدونی تو ام .... !
+ بغض کن به حال ِ مَن
چنگی به خاطرات ...
+ برقص به یاد من
_ من بد قواره ام
_ مریض و پاره ام
+ وَ نـــــــــام ُ نـــــــــــامُ نـــــــــــام

کوچیکه مرده ام
تو نیستی در برم
و این توهم است
( صدایی در سَرَم : این یک توهم است )
لعنت به لحظه ها
( این یک توهم است )
به مشت و نعره ها
میز های در هم و
تخت و ملافه ها
(این یک توهم است)
اینجا شکسته اند
تمام لحظه ها
( این یک توهم است )
من مشت میشوم
به تلخ ِ ماجرا
( این یک توهم است )
و داد میزنم
من مشت میزنم
بهم میریزی امممم
( این یک ک عفغشنتیاشس توهم است ... )
من تیغ میشوم
من جیغ میشوم
دلتنگی ِ بَدَم ( این یک توهم است این یک توهم است این یک توهم است )
گلوله میزند
من جیغ میشوم
من خون میشوم ( این یک ، این یک ، این یک .. )
میلرزم در خودم ..
و باز می افتم و
بی حال میشوم .. ( صدای در سرم ، میمیرد و باز ، هیولا های من ، ساکت میشوند )

+ لبخند بزن به من
لبخند ِ مُرده ام
+ دستی به من بکش
دست های سرد من
+ من روزی میآیم
_ دروغ تلخ تو ..
+ همیشه اینجایم
_ به پشت ِ ذهن ِ مَن
+ باز شعر بشو برام
مچاله های مَن
+ میدونی میخونم ..
_ همیشه شک دارم ..
_ همیشه شک دارم ..
_ میترسم قصه ها
_ و این نوشته ها
_ همه برای هیچ
_همگی واهی و
_ به مردگی ام پیچ
_ میترسم چشم تو
_ دیگر برای من
_ میترسم هیچ اشکی
_ نشی برای من
_ میترسم فراموشی ...
_ جایی به ذهن تو ؟
+ تنفر مانده است
_ فقط همین و آه ؟
+ فقط همین و آه

کاش مانده باشَدَش
حتا به یاد من
حتا تنفرت
کاش مانده باشدش
کاش مانده باشدش

+ آدم فضایی ها
+ دوباره آمدند
+ و من را میبرند
+ حتا از خاطرات ...

_ ( آرام ) ، .. خداحافظ
+ بدرود بی حوصله
_ بدرود کوچولو ام ...






پایان ماجرا ، رقص های مرده هاست
تانگوی مبهم ِ آدم فضایی هاش
( که او را میبرند ، به پشت ِ قصه ها ، جایی که زنده است رقص ِ ستاره ای ... )
و غول ِ مغز ِ مَن
( که من را میجود ، و اینجا میماند ... همین جا تا ابد ، تنها تنها و هیچ )



پ.ن : به یاد دختری که هیولا های ذهنم را میدزدید و به دخترانه ترین حالت ، با غول ساکن مغزم میجنگید .

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


داروهای غیر آنتی‌بیوتیک باکتری‌ها را از بین می‌برند