کویر تشنه


کویر تشنه

من کویری تشنه ام باران برایم میشوی آدمی سرگشته ام درمان برایم میشوی ظاهرم آرام و در باطن همانند مذاب آتش این سینه را پایان برایم میشوی حال و روزم بعد تو تعریف چندانی نداشت بعد من گاهی توهم گریان...

من کویری تشنه ام باران برایم میشوی

آدمی سرگشته ام درمان برایم میشوی

ظاهرم آرام و در باطن همانند مذاب

آتش این سینه را پایان برایم میشوی

حال و روزم بعد تو تعریف چندانی نداشت

بعد من گاهی توهم گریان برایم میشوی؟

خسته از عالم شدم آدم نمی یابم دگر

جان من تو بهتر از آنان برایم میشوی؟

در نگاهت جز محبت بر یکی دیگر نبود

با نگاهت زخم بی درمان برایم میشوی

وزن: فاعلاتُن فاعلاتن فاعلاتن فاعلُن

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس/ چهره سوسانو بعد از گذشت 18 سال این شکلی شد!