وادار


وادار

از خواب خوش بیاد تو هشیار میشدم عُزلَت نشینِ لحظه ى دیدار میشدم شـاید دلم براى هـزاران نفـر تپیـد امـا فقط بـراى تو بیمــار میشدم شب ها ، گلایه از تو اگر با غریبه بود فردا به شوقِ روى توشاعر:کارن مقدم

از خواب خوش بیاد تو هشیار میشدم
عُزلَت نشینِ لحظه ى دیدار میشدم

شـاید دلم براى هـزاران نفـر تپیـد
امـا فقط بـراى تو بیمــار میشدم

شب ها ، گلایه از تو اگر با غریبه بود
فردا به شوقِ روى تو بیدار میشدم

با یاد چشم هاى تو با طرح خنده اى
در پیشـگـاهِ آینه تکـرار میشدم

تقسیم بوسه ها به تساوى ، محال بود
صد بوسه هر شب از تو طلبکار میشدم

روزى اگر نگـاهِ تو در من نمى دمیـد
از انتظــار و پنـجره بیـزار میشدم

حالا ، سفر بخیر که شاید در این مسیر
من هم به ترک عشق تو وادار میشدم


#کارن_مقدم




طعم زندگی