باز ماه پنجم شد
مرداد به وقت تابستان
روزها از پى هم
من ماندمو زمان
یه مشت قلب سنگین
یه حلقه بغض رنگین
دو چشم پر زمفهوم
هزار آه محکوم
باز ...
قلبى طپنده
با کوبشى دونده
گویا ...
وقت أوج است
آن روح در خروش است
خواهد
شکفتنش را
محشام بردنش را
دنیا برایش فانیست
چون طبل تو خالى
مرداد به وقت تابستان
روزها از پى هم
من ماندمو زمان
یه مشت قلب سنگین
یه حلقه بغض رنگین
دو چشم پر زمفهوم
هزار آه محکوم
باز ...
قلبى طپنده
با کوبشى دونده
گویا ...
وقت أوج است
آن روح در خروش است
خواهد
شکفتنش را
محشام بردنش را
دنیا برایش فانیست
چون طبل تو خالى