توآذرماه

توآذرماه،ماه غم شاید تکراریه حرفام شاید دیواره بین ما شاید توخالی دنیام شاید رنج سفردارم شایدبی رنگ باشه فردام نمیدونم چه حسیه شایددرگیر یک بغضم شاید اشکام خشکیده شایدنمی زنهشاعر:سیدرضابنایی

توآذرماه،ماه غم
شاید تکراریه حرفام
شاید دیواره بین ما
شاید توخالی دنیام
شاید رنج سفردارم
شایدبی رنگ باشه فردام
نمیدونم چه حسیه
شایددرگیر یک بغضم
شاید اشکام خشکیده
شایدنمی زنه نبضم
نمیدونم که چی میگم
نمی دونم که چی میخوام
شاید تکراریه حرفام
شایدتوخالیه دنیام
که اینجوری بی بارم
که اینجوری می بارم
نفسهام اسیررگ هامن
شایدبگی دوستت دارم
شاید این قصه تلخ و
یه جای تومرور کردی
شاید ازکوچه پاییز
مثل ابری عبور کردی
بذارباشه دلتنگی مگه
عاشق کجاش عشقه
نمی دونم شاید امشب
گریه واسه من مشقه
نمیتونی که برگردی
تکلیفت روشن نیست
منم باورکردم دستات
شاید، قسمت من نیست
اگه بودی ومیدیدی
چه هاکردم
تمامم تکه ی یخ شد
فقط دستام و ها کردم
نخواستی پیش من باشی
شاید زیادی کم بودم
شاید افراط ازعشق بود
شاید قله ی غم بودم
منو تازگیا دیدی
شدم گیج ودیونه
سیگارم روشن میشه
نمیفهمم که وارونه
من وهرکسی میبینه
ترحمی توحرفاشه
شاید میدونه که دیگه
به غیرتو ممکن نیست
توقلبم کسی جاشه
هواسرده نفس میره
نمی خواد دیگه برگرده
شاید برای این پاییز
زیادی قلب من مرده
شاید توگم شدی درمن
شایدفهمی توشعرم نیس
من وبارون وآذرماه
باچشمی تا ابد پاییز

توآذرماه.................

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!

توآذرماه

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته