آتش عشق..عارفانه های باباباقر...535


آتش عشق..عارفانه های باباباقر...535

آتش عشق..عارفانه های باباباقر...535 عشقت حکایتی بود، شاید شود فسانه آتش به جان چو انداخت، هردم کشد زبانه عمری جفا کشیدم، در حسرت نگاهت تیری فتاده بر من،از ابرویت کمانه دردی کشم به عشقت،جانمشاعر:محمد باقر انصاری

آتش عشق..عارفانه های باباباقر...535
آتش عشق..عارفانه های باباباقر...535
عشقت حکایتی بود، شاید شود فسانه
آتش به جان چو انداخت، هردم کشد زبانه
عمری جفا کشیدم، در حسرت نگاهت
تیری فتاده بر من،از ابرویت کمانه
دردی کشم به عشقت،جانم دلت سلامت
اندر برت که باشم،مستم چو عاشقانه
من که شدم نشانه،درعشق تو دیوانه
از بوی موی لختت،اندر پی ات روانه
افتاده ام به پایت ،چون متهم به عشقم
شاید مرا ببخشید، ای یار ، عادلانه.
گفتی بگو توباقر،در نامه ای شبانه
گفتم بیا که اکنون،در من تویی یگانه

#م_ب_انصاری_دزفولی


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس نوشته و متن تولدت مبارک پسرم | عکس پروفایل تبریک تولد پسرم از طرف مادر و پدر