بیا یک شب تماشا کن ببین سیمای اکبیرم
شدم بازیچه ودلقک میان سیل غم گیرم
همه شادی کنان رقصان وخندانندکنارمن
نمیداند کسی دیگر،که ازاین خنده ها سیرم
تمام صورتم رنگین ، درونم تاروتاریکی
پرازنکبت شده کامم ، نبینی قاب تصویرم
نباشد عشق وآغوشی که دردم را فروریزم
زنند جولان به اطرافم کنند دیوانه تفسیرم
دلم خالی شده ازعشق، پُرم ازمرگ رویاها
شدم آماج غم ، مثل مترسک گشته تقدیرم
رهایم کن ازاین بن بست، ببردراوج دریاها
بسانِ زورقی گشتم که درساحل زمینگیرم
s@rv
شدم بازیچه ودلقک میان سیل غم گیرم
همه شادی کنان رقصان وخندانندکنارمن
نمیداند کسی دیگر،که ازاین خنده ها سیرم
تمام صورتم رنگین ، درونم تاروتاریکی
پرازنکبت شده کامم ، نبینی قاب تصویرم
نباشد عشق وآغوشی که دردم را فروریزم
زنند جولان به اطرافم کنند دیوانه تفسیرم
دلم خالی شده ازعشق، پُرم ازمرگ رویاها
شدم آماج غم ، مثل مترسک گشته تقدیرم
رهایم کن ازاین بن بست، ببردراوج دریاها
بسانِ زورقی گشتم که درساحل زمینگیرم
s@rv