میم مثل مانا


میم مثل مانا

دیگر تمام شد بیایی یا نه هیچ چشمی از التهاب نیامدنت سرخ نخواهد شد مرا ببخشید اگر شعرهایم بوی خاک میدهند راستش چند روزیست که مرا دفن کرده اند... ................... مردی درون سینه خود چال شد ، وشاعر:مسیحا الهیاری (ناجی)

دیگر تمام شد
بیایی یا نه هیچ چشمی از التهاب نیامدنت سرخ نخواهد شد
مرا ببخشید اگر شعرهایم بوی خاک میدهند
راستش چند روزیست که مرا دفن کرده اند ...

...................

مردی درون سینه خود چال شد ، و رفت
در زیر پای کینه لگد مال شد ، و رفت

فریاد هجر تا که بر آورد بغض کرد
در گیر و دار حنجره اش لال شد ، و رفت

حوا که بی وسوسه آدم نمی شود
سیبی که بر شاخه غم کال شد ، و رفت

گفتا که عاشقی نکند تاکه زنده هست
بیچاره بیمار لب و خال شد ، و رفت

خطی تمام طالع او را سیاه کرد
تعبیر عاشقانه یک فال شد ، و رفت

او رفت به آسمان خودش یادتان به خیر
از زندگی خسته به هر حال شد ، و رفت

دیگر نمیترسم از اینکه تنها خاطره مان از هم یک جمله باشد ...یادش بخیر مسیحا

به پاس نیک اندیشمندیهای شاعر عسلویه

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


چراغ سبز قایدی برای بازگشت به استقلال