قاراگوز

گوزلرین هرباخیشی یادداقالاندی قاراگوز
منی دنیاغمیله درده سالاندی قاراگوز

یل اسنده تللریوی اویناتماگوزل
هربیری قلبه دییر،تیروکماندی قاراگوز

چاتدی عمروم باشا دای،آیریلغین موسمدی
من اولوم آغلامنه،اولمه آماندی قاراگوز

کاروان سیرائلییب،کیمدی جلوداری بونون
گوزلیم سنسن اگر،بیرجه دایاندرقاراگوز

آچگینان قول قانادو،منده سنون همسفرون
منی آغوشیوه آل،عرشی دولاندورقاراگوز

من جهنم اودنایوخدو دوزوموم سن بیلیسن
یاندرساندا اگرهجروه یاندرقاراگوز

هرنقدرظلم ادیب اغیارمنه،آننامادیم
کیمدی دشمن منه سن،سازیله قاندرقاراگوز

لب لعلوندن اوپم دویمارام اصلا گوزلیم

اونداسنده دیه سن(سالک) آماندی قاراگوز

ترجمه بفارسی

هر نگاهی از چشمان سیاهت در یادمانیست
مرا غرق در غم دنیا میکند چشم سیاه
هنگامه باد زلف هایت را به رقص نیاور
هر یکی ار تارهاش مانند تیر کمان است چشم سیاه
عمرم به پایان رسید و وقت جدایست
من بمیرم تو برایم گریه کنی اما تو زنده بمان چشم سیاه
کاروان درحال حرکت است کیست جلو دارش
زیبای من تویی اگر تویی یه لحظه نگه دار چشم سیاه
پرو بالت رو باز کن منم ان همسفر تو
در اغوشت بکش مرا به اسمان ها ببر چشم سیاه
ندارم طاقت اتش جهنم خودت هم میدانی
اگرمیخوای مرا بسوزانی با اتش هجرانت بسوزان چشم سیاه
دشمنان هر چقدر ظلم به من کردن ندانستم
کیست این دشمن من تو بگو با سازت چشم سیاه
از لب لعل تو هر قدر بچشم سیر نخواهم شد
ان وقت توهم گویی سالک دیگر بس است چشم سیاه

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!

قاراگوز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته