پارانتز باز


پارانتز باز

(پارانتز باز من دریا ندارم برای زندگی فردا ندارم اناری سرخ دارم آی مردم پارانتز بسته من سارا ندارم ) طی شد بهار فصل خزانها به من رسید با لحن دوست زخم زبان ها به من رسید ابروی دوست تیغشاعر:مسیحا الهیاری (ناجی)

" (پارانتز باز من دریا ندارم
برای زندگی فردا ندارم
اناری سرخ دارم آی مردم
پارانتز بسته من سارا ندارم ")

طی شد بهار فصل خزانها به من رسید
با لحن دوست زخم زبان ها به من رسید
ابروی دوست تیغ سترگی به ما کشید
آرش شدم تیر کمان ها به من رسید
تنها سکوت چاره این کوه خسته بود
یک شعله غم ا ز هیجانها به من رسید
چون خاطری مچاله شدم زیر پای تو
یک جاده غم با چمدان ها به من رسید
اصلا سلام الهه ناز شکوهناک
آواز بی نوای بنان ها به من رسید
بگذار تا بگویم از این زخم های سرد
از حرف عشق چه زیان ها به من رسید.........


مسیحا 3/9/96 غار کبوتر ....استقبالی به ردیف به من رسید


بی صدا می آیم و از حاشیه گونه هایت برگهای زرد را جارو میکنم

مردم به این اتفاق ساده میگویند یلدا ....

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


صفر تا صد عروسی های فریبا نادری + عکس مراسم های ازدواج خانم بازیگر !