زخم خوردم


زخم خوردم

زخم خوردم ..................... در این جنگلی که ما درونش زندگی می کنیم در این آشوبکده ای که در آن روزگارمان را طی می کنیم در این فصلی که در آن گم گشته ایم من زخم خوردم هم از آئین و هم از نیش از...

زخم خوردم
.....................
در این جنگلی که
ما درونش زندگی می کنیم
در این آشوبکده ای که در آن
روزگارمان را طی می کنیم
در این فصلی که
در آن گم گشته ایم
من زخم خوردم
هم از آئین و هم از نیش
از این زمانه و ثانیه های عمر گذران
نمی دانم شب بود
یا که در روزی پنهان
که زخم خوردم
از اعمال اشتباه خودم بود
یا که
در آینه خاک گرفته اعتماد به دیگران بود
یا که از افکار پوسیده ای که دوروبر خودم بود
زخم خوردم
از زمین و از آسمان
در این دور از چرخ و فلکی که هست
در راه هر پیر یا جوان
نمی دانم طوفان بود
یا که پشت پرده زندگی
کار دیو درونم بود
زخمی که نتیجه اش
گرفتاری و بی خبری و دوری از خودم بود
زخم خوردم
همچون شمشیری بران از نیش کسان
نمی دانم از این بگویم یا که آن
زخم خوردم
از آن همه به ظاهر دوستان خوش سخنی
که بر سر راهم داشتم
زخم خوردم
اول از سادگی خودم،بعد
از آن همه فریبکارانی که در اطرافم داشتم
از آن چشم وگوشی که بروی این دنیا بسته بودم
فقط خودم را می دیدم
گویی که از دیگران هم دور بودم
زخم خوردم
آنقدر زیاد
که روزی
چشمانم را باز کردم
با تمامی ثانیه های مانده عمرم
با گذشت ودل خوشی ومهر و آرامش
به خوبی کنار آمدم
از نو خود را بنا کردم
تا می توانستم خودم را از تاریکی
دور کردم
نگاهم را به زندگی پیش رویم
دوختم و
تا می توانستم
زخمهای کهنه را به خوبی درمان ،کردم
نگاهم را به محبت آسمانی
وصل کردم
زخم خوردم
ولی این بار به سرعتی باور نکردنی
آن زخم را هم درمان کردم

.... از اسی ....



فیلم| مردی که 26 سال پیش گم شده بود در زیرزمین همسایه پیدا شد!