مسافرِ تنها


مسافرِ تنها

گفتی که شمس باش ، نوری کنار این هیاهوی وحشتِ تاریکی گفتی که مرز باش در حدِ فاصلِ تضاد معکوس و جنونِ بی باکی گفتی که نور باش ،بتاب به ترس و همهْ سایه های شوم گفتی جدا بشو از راهِ ناعادلِ مجرم و...


گفتی که شمس باش ، نوری کنار این هیاهوی وحشتِ تاریکی
گفتی که مرز باش در حدِ فاصلِ تضاد معکوس و جنونِ بی باکی

گفتی که نور باش ،بتاب به ترس و همهْ سایه های شوم
گفتی جدا بشو از راهِ ناعادلِ مجرم و قاضیِ محکوم

گفتی که شعر شو ، شاعرِ بیت های عمیقِ آزادی
گفتی دوباره جوان شو در این لحظه ی تماشایی


گفتی و رفتی شبیه ستاره ای رفته از این خاک غمزده
گفتی و رفتی شبیه مسافری تنها و بی من قدم زده

شمس تو بودی و منی که شدم مولای دچار شده
مرز تو بودی میان من و شوقِ آرزوی محال شده

ترانه حقیقی



ببینید | شوخی بامزه کاربران فضای مجازی با اظهارنظر احمدی‌نژاد برای شرکت در انتخابات ریا...