رویا..بود...


رویا..بود...

پری خفته نازم خوابم برده است در خواب،خوش رویای باتو بودن..جاری بود به بند بند جانم می امدی و دوباره اشکی از شوق بغضی غریب بالش پر قوی خوابم لبریز و خیس اشک میشود حالت پاندول ساعت عقربه ها را...

پری خفته نازم
خوابم برده است
در خواب،خوش رویای باتو بودن..جاری بود
به بند بند جانم می امدی
و دوباره اشکی از شوق
بغضی غریب
بالش پر قوی خوابم لبریز و خیس اشک میشود
حالت پاندول ساعت عقربه ها را به سپیده به
صبح نزدیک میکند،
نه
این کار رابامن روا مدار تو هنوز هم
داستان هجر رااز بری؟
نگو ...باورم نمیشود
خیال رفتن داری ..آغاز مرگ تدریجی من
و این قصه راتغییر بده
تابو را بشکن ..
تو درمن جریان داری .بشکن این طلسم را واین بار بر خلاف رفتنت بامن بمان
م.ت.ابیوردی



فیلم| مردی که 26 سال پیش گم شده بود در زیرزمین همسایه پیدا شد!