دوستت دارم


دوستت دارم

دوستت دارم در پس این همه زندگی پا به پای جاده ای که شانه به شانه بازو بر گردن تپه ای با دامنی ازگلهای وحشی با پیراهنی سبز قدم زدیم آتش روشن کردیم چای نوشیدیم تورا دوست میدارم باهر چه سرزنش...

دوستت دارم
در پس این همه زندگی
پا به پای جاده ای
که شانه به شانه
بازو بر گردن تپه ای
با دامنی ازگلهای وحشی
با پیراهنی سبز
قدم زدیم
آتش روشن کردیم
چای نوشیدیم
تورا دوست میدارم
باهر چه سرزنش ستوده شده
باتمام تیرهای نگاهت
وآتشی که روشن ماند پای درخت
واکنون
در راز آلود ترین روزگار زیستن
با دهانی کف کرده از مشتهای صخره ها
تورا دوست خواهم داشت
مرگ.










فیلم| ویدئویی باورنکردنی از یک سگِ پیانیست!