در آغوش آتشفشان


در آغوش آتشفشان

وقت تنیدن گله در آغوش مزرعه است، گرگ پیشه ها شکست خورده اند ، اذعان حکم مرگ گرگ پیشگی رسیده است، ارواح آتشفشان به بندگان ازسوی خداوند وعده داده است هرکه گرگ پیشه است زنده نمانده است، هر چه از قیامت...

وقت تنیدن گله در آغوش مزرعه است،
گرگ پیشه ها شکست خورده اند ،
اذعان حکم مرگ گرگ پیشگی رسیده است،
ارواح آتشفشان به بندگان ازسوی خداوند وعده داده است هرکه گرگ پیشه است زنده نمانده است،
هر چه از قیامت بگویی منزه است، زیرا آتشفشان نشانه است،
منشأ میوه جات جز به، نمی تواند بیان نمود،
آثار مزرعه پر بار جز منزه ترین مثال برای آتشفشان های آرام گرفته است،
خاکسار باشی و تیرگی جز بندگی است مگر نه پروردگار سال های زندگی،
جمع مکسر از اکثر مناطق دور کرده اند تا آثار خستگی نماند بر چهره ی پر گهر خوانندگان جان ،
پس بخوانید بسیار جانان روزگار به ادب و اختیار ،
تا بمانید ماندگار حتی در آغوش آتشفشان.




شیمیل ها چه افرادی هستند؟