فاصله


فاصله

در تصادم صورت ها باد بود و علف و ماهی غرق خاکستر آب بوسه بر گلوی باد می زد خسی و سارهای سراسیمه آویزان انگشت بید پیر گاری تاریخ هم ماه را روی آسفالت می کشید نسترن اما با تیله...

در تصادم صورت ها
باد بود و علف و
ماهی
غرق خاکستر آب
بوسه بر گلوی باد می زد
خسی
و سارهای سراسیمه
آویزان انگشت بید پیر
گاری تاریخ
هم
ماه را روی آسفالت می کشید
نسترن اما
با تیله خورشید می جوشید
فاصله
سقف های کاغذی
شکسته نور
کار تاریکی تبود
چشم ها سوخته بود
هان
که پوکه عقل به کار خاک نیامد
و عاقبت
لاله ها تن ها را شستند
با مرمی عشق
آری در حیات ممنوع هوا
تنها
عطر و بوی رازیانه ها
عادلانه بود






تصاویر | سریع‌ترین 0 تا 100 خودروهای زمین