پر پروانه.


پر پروانه.

چه کردی تو با این قلب خسته منم لیلای بال و پر شکسته شدم خسته منه مخمور عاشق ازین زخمی که بر قلبم نشسته غزل هایی که بوی خون گرفته پر پروانه ام به آتش نشسته چه شد این شد ته عشق تو باما چه بود غایت...

چه کردی تو با این قلب خسته
منم لیلای بال و پر شکسته
شدم خسته منه مخمور عاشق
ازین زخمی که بر قلبم نشسته
غزل هایی که بوی خون گرفته
پر پروانه ام به آتش نشسته
چه شد این شد ته عشق تو باما
چه بود غایت جز این قلب شکسته
ببین با اعتماد من چه کردی
جهانم بی تو شد از هم گسسته
ببین یا رب زده آتش به جانم
پرم بشکسته و از لانه جسته
ولی مارا نباید هیچ ملالی
که دل را بر دل یارش بسته
عجب حکمی، عجب عدلی و انصاف
نباشد یار در این قلب شکسته
دلم طاقت ندارد این چه جبری است؟
چرا هیچش شد بهر این دل خسته





روبند چوبی(5)