تجویز شعر
قدردانِ نجابت چشمان تو هستم، شرم نگاهت ،به من مجالِ نوشتن می دهد.. کلمات من بی دست و پا نیستند، چادر از سر واژه ها بر می دارند؛ و یک دلِ سیر،به تماشا می نشینند.. من قصه گوی چشمان توام.. و عریانی...
قدردانِ نجابت چشمان تو هستم،
شرم نگاهت ،به من مجالِ
نوشتن می دهد..
کلمات من بی دست و پا نیستند،
چادر از سر واژه ها بر می دارند؛
و یک دلِ سیر،به تماشا می نشینند..
من قصه گوی چشمان توام..
و عریانی قلم ،
آهوانِ چشمهایت را
نشانه میرود ،
تا خود به اسارت درآیند،
و پایان این خیال شبانه ،میشود شعر..
من برای تمام مردم دنیا
شعر تجویز میکنم..
و برای حال خوششان
تعریفی از حالت چشمان تو را
به پیوست می فرستم..
زهرا سادات
شرم نگاهت ،به من مجالِ
نوشتن می دهد..
کلمات من بی دست و پا نیستند،
چادر از سر واژه ها بر می دارند؛
و یک دلِ سیر،به تماشا می نشینند..
من قصه گوی چشمان توام..
و عریانی قلم ،
آهوانِ چشمهایت را
نشانه میرود ،
تا خود به اسارت درآیند،
و پایان این خیال شبانه ،میشود شعر..
من برای تمام مردم دنیا
شعر تجویز میکنم..
و برای حال خوششان
تعریفی از حالت چشمان تو را
به پیوست می فرستم..
زهرا سادات