اشتباه


اشتباه

سینه ام سنگین، بغضم بی انتهاست سالها دوری از ده و دیارم، اشتباست کودکان سالیان دور، افکاری جدید در نظر عشق بازی هم، اشتباست یک هوس تا دین خویش را باختن یک بغل ازآغوش یارم، اشتباست ماهی کوچک همراه...

سینه ام سنگین، بغضم بی انتهاست
سالها دوری از ده و دیارم، اشتباست

کودکان سالیان دور، افکاری جدید
در نظر عشق بازی هم، اشتباست

یک هوس تا دین خویش را باختن
یک بغل ازآغوش یارم، اشتباست

ماهی کوچک همراه دریا درگذشت
در درون تنگ اندیشیدن، اشتباست

حس و حال شمعدانی های دور حوض
از دل گلدان گل ستاندن، اشتباست

ما برادرهای خونی جملگی در بند ظلم
ای برادر جان، گریستن هم اشتباست

ما همه اعدامیانیم با کمی تاخیر، آه
بوسه بر شمشیر جلاد هم، اشتباست



میم فشتالی



من نیستم