شب های بی فردا

بسمه الله النور
شب های بی فردا

مادر بدون نور تو در قلب و ذهن ما
تاریک تاریک است این شب های بی فردا

هر لحظه پیش چشم ما گردد تداعی باز
آن صحنه های تلخ و پرآشوب جانفرسا

شرمی نکردند و به تو بی حرمتی کردند
آن مردمان بی خدای پست و بی پروا

نور هدایت در تو بود و جمع خفاشان
از ظن خود کشتند خورشید هدایت را

رفتی بدون تو در این شهر خراب آباد
ماندیم مظلومانه ما بی یاور و تنها

در فاطمیه نقشه شیطان عیان گردید
بر مردم صاحبنظر در کار این دنیا

در سوخته قفلش شکسته میخ شرمنده است
در پیشگاه اهل بیت و حضرت زهرا


غبار دستگاه حسینی مهدی رستگاری
بیست و چهارم آذر سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
دهم جمادی الاول 1445 هجری قمری


دفتر شعر شیدایی

649