زائر سوریه
من از کوی رضا آوردهام دل کنار قبر تو منزل به منزل همه عاشق همه در شور و شینت همه دیوانه یک یا حسینت بیا وا کن گره از کار دلها الا پیغمبر صبر و شکیبا نوای بینوایان را تو بنگر غم کرب و...
من از کوی رضا آوردهام دل
کنار قبر تو منزل به منزل
همه عاشق همه در شور و شینت
همه دیوانه یک یا حسینت
بیا وا کن گره از کار دلها
الا پیغمبر صبر و شکیبا
نوای بینوایان را تو بنگر
غم کرب و بلایم را تو بنگر
جواز کربلا یم را عطا کن
مرا با دیدنش حاجت روا کن
شنیدم کربلا قلبت شکستند
به روی کودکانت آب بستند
شنیدم در دلت غم زد جوانه
عدو میزد تو را با تازیانه
شنیدم در دلت غم کرد شکوفه
غمین و مضطری از شهر کوفه
تن پاک حسین صد پاره دیدی
به نیزه هیجده مه پاره دیدی
الا ای پاسدار اهل ایمان
حکایت کن تو از شام غریبان
الا ای همنوا با جمله طفلان
بگو با ما تو از خار مغیلان
شنیدم لالهها را سر بریدند
شنیدن کی بود مانند دیدن