مست الست


مست الست

چو عهد با سر گیسوی مشکفام تو بستم طمع بریده ز دنیا ز ماسوای گسستم شکست عهد مودت رقیب بد گهر اما قسم به نرگس مستت که عهدخود نشکستم از آن زمان که فتادم به دام رشته مویت بهر طرف که کشیدی خود از...

چو عهد با سر گیسوی مشکفام تو بستم
طمع بریده ز دنیا ز ماسوای گسستم

شکست عهد مودت رقیب بد گهر اما
قسم به نرگس مستت که عهدخود نشکستم

از آن زمان که فتادم به دام رشته مویت
بهر طرف که کشیدی خود از کمند نجستم

فروغ حسن تو روز نخست دین و دلم برد
چنانکه تا به کنون دل به مهر غیر نبستم

چو آفتاب جمال تو گشته سجده گه من
چه غم که خلق بگویند آفتاب پرستم

مرا به می نبود احتیاج زانکه به دوران
زدست ساقی چشم تو مست روز الستم

اگر که اهل مناجاتم و مرید خرابات
ولی هنوز دلی را به عمر خویش نخستم

من از دمی که بپایت نهاده ام سر تسلیم
براه عشق تو تا این زمان ز پا ننشستم

نه خواهم اینکه دهد شیخ توبه و نه کسم می
چرا که از می وصل تو مست بوده و هستم

بکوی زنده دلان فروغیا چو نهی پای
بگو که عاشقم و رند و پاکبازم و مستم

سما فروغی


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم / خواستگاری واقعی مرد متاهل از مریم مومن ! / من زاپاس هیچ زنی نمیشم !