زخم تازه
سال ها بعد در انتهای همین خیابان مردی دخترش را صدا میزند کمی آن طرف تر زنی با موهای جو گندمی صورتش را بر میگرداند... لبخند تلخی روی لبهایش می نشیند و زمان در همان لحظه می...
سال ها بعد در انتهای همین خیابان
مردی دخترش را صدا میزند
کمی آن طرف تر زنی با موهای جو گندمی
صورتش را بر میگرداند...
لبخند تلخی روی لبهایش می نشیند
و زمان در همان لحظه می ایستد.....
مردی دخترش را صدا میزند
کمی آن طرف تر زنی با موهای جو گندمی
صورتش را بر میگرداند...
لبخند تلخی روی لبهایش می نشیند
و زمان در همان لحظه می ایستد.....