اجازه ای هست که


اجازه ای هست که

علی جعفری: اجازه ای هستکه هر ازگاهی هم ببینمت از باغ دلت غنچه های عشق را بچینمت اجازه ای هست که گریه هم میکنم مدام من اشکهای خودم را هم برایت بریزمت اجازه هست که باز هم بجویمت به خاب در خوابم...

علی جعفری:
اجازه ای هستکه هر ازگاهی هم ببینمت
از باغ دلت غنچه های عشق را بچینمت

اجازه ای هست که گریه هم میکنم مدام
من اشکهای خودم را هم برایت بریزمت

اجازه هست که باز هم بجویمت به خاب
در خوابم آیی و همیشه هر شب ببوسمت

اجازه ای هستکه مجنون را هم صدا کنم
در خاک نجد هستم و دل را هم بشویمت

اجازه ای هستکه شب های تارت من شوم
از راز سپیده و جعفری هم برایت بگویمت

اجازه ای هست که خاک پایت من میشوم
افتان و خیزان دل را هم به پایت بکوبمت

اجازه ای هست که در باغ نسترن هم روم
من لاله عشق باشم و در باغ هم برویمت

شاعر :علی جعفری
تاریخ سروده شده : 1 اردیبهشت 1403
نام شعر : اجازه ای هست که

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم / خواستگاری واقعی مرد متاهل از مریم مومن ! / من زاپاس هیچ زنی نمیشم !