ساقی


ساقی

به باده وضو کرده ام به تاک ها افطار به میکده سجاده ام و ذکر او بسیار من از تهاجم ِفقه و اصول و اخباری به دیررفته ام به شب شدم بید ار گذشت عمر کوتاه به بحث و جدل ز هر قلم و کاغذی دگرشدم...

به باده وضو کرده ام به تاک ها افطار
به میکده سجاده ام و ذکر او بسیار
من از تهاجم ِفقه و اصول و اخباری
به دیررفته ام به شب شدم بید ار
گذشت عمر کوتاه به بحث و جدل
ز هر قلم و کاغذی دگرشدم بیزار
کلام شیخ و مدعی نکرد درمانی
به درد های زمانه گشته ام تبدار
نه درس و استاد نه منبر ِوعظی
فشرد ه ام به انگشت گوش خود بسیار
به حجره ی ریائی و اخذ مدرک ها
چه گویمت زعا قلان از این پند ار
نصیب ما ز قیل و قال نبود حاصل
ز رنج ما ساخته اند ضریح و کاخ بسیار
کجاست ثروت انبوه چه شد براین ملت
کجا شد این نعمت چرا شدیم بیمار





حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس پروفایل قلب / عکس پس زمینه قلب