ببخش
مرا ببخش که من آخرین گناه توام سیاهکارترین مرد روسیاه توام به ذهن کوچک زنهای شهر شاهینم ولی کبوتر غمگین بیپناه توام چقدر حوصله شاعرانهام تنگ است که عاجز از غزل غربت نگاه تو ام بپرس حال مرا...
مرا ببخش که من آخرین گناه توام
سیاهکارترین مرد روسیاه توام
به ذهن کوچک زنهای شهر شاهینم
ولی کبوتر غمگین بیپناه توام
چقدر حوصله شاعرانهام تنگ است
که عاجز از غزل غربت نگاه تو ام
بپرس حال مرا گاهی از خودم لطفاً
و من سریع بگویم که روبهراه تو ام
تو مهربانی شاهان قصههایی، من
یگانه عضو ستم دیده در سپاه تو ام
مرا ببخش و مسوزان فرشتهی کوچک
به اشتباه اگر در مسیر آه تو ام