باد خزانی
ای باد خزانی به کجا؟ بی منِ تنها در این وادی غربت که نشان از یار نیست و دلم در هوسش غوطه ور است من همین جا بخدا کرده ام راز و نیاز که خدایا مبر از فکر و خیالِ یارم که من از تنهایی سر خویش بر...
ای باد خزانی
به کجا؟
بی منِ تنها
در این وادی غربت
که نشان از یار نیست
و دلم
در هوسش غوطه ور است
من همین جا بخدا
کرده ام راز و نیاز
که خدایا
مبر از فکر و خیالِ یارم
که من از تنهایی
سر خویش بر سنگ بکوبم
که زِ درد جسم
ندانم بدرونم چه روان است
به کجا؟
بی منِ تنها
در این وادی غربت
که نشان از یار نیست
و دلم
در هوسش غوطه ور است
من همین جا بخدا
کرده ام راز و نیاز
که خدایا
مبر از فکر و خیالِ یارم
که من از تنهایی
سر خویش بر سنگ بکوبم
که زِ درد جسم
ندانم بدرونم چه روان است