بی بی
ببار باران که دل آتش گرفته ز دل بر دیده ام نشعت گرفته اگر نشئت کند بر دیدگانم ز دیده در فراغش خون فشانم بیا بیبی که دل غرق گناه است تمام سادگی ها با تو خاک است بیا بیبی که دیگر خانه بی...
ببار باران که دل آتش گرفته
ز دل بر دیده ام نشعت گرفته
اگر نشئت کند بر دیدگانم
ز دیده در فراغش خون فشانم
بیا بیبی که دل غرق گناه است
تمام سادگی ها با تو خاک است
بیا بیبی که دیگر خانه بی تو
بسان یک شبستان غریب است
بیا بیبی بریم پیش طبیبت
خودم کولت کنم،( منم حبیبت)
نگو این رفتن برگشتی نداره
نگو دنیا دیگه بیبی نداره
نگفتی بیبی آنجا بی عصایت
کجاها میروی با درد پایت ؟
نگفتی درد پایت در چه حالست
دلم تنگ است؛ برای ناله هایت
در دود قلیانت عجب سری بود
که میکرد غصه ها را در خودش پودر
کاش بودی میزدی یک پُک به قلیان
برداشتم قلیان را با چشم گریان
بیا بیبی بگو قصه برایم
که راه سادگی هارا بیابم
بیا بیبی که خانه بی تو سرد است
دل ما از نبودت پر ز درد است
من امشب در خیالت گریه کردم
بدیدم رختخوابت؛ ناله کردم
من امشب در میان اوج غمها
چراغ خانه را خاموش کردم .
تقدیم به روح مادربزرگم (بی بی کوکب)
ز دل بر دیده ام نشعت گرفته
اگر نشئت کند بر دیدگانم
ز دیده در فراغش خون فشانم
بیا بیبی که دل غرق گناه است
تمام سادگی ها با تو خاک است
بیا بیبی که دیگر خانه بی تو
بسان یک شبستان غریب است
بیا بیبی بریم پیش طبیبت
خودم کولت کنم،( منم حبیبت)
نگو این رفتن برگشتی نداره
نگو دنیا دیگه بیبی نداره
نگفتی بیبی آنجا بی عصایت
کجاها میروی با درد پایت ؟
نگفتی درد پایت در چه حالست
دلم تنگ است؛ برای ناله هایت
در دود قلیانت عجب سری بود
که میکرد غصه ها را در خودش پودر
کاش بودی میزدی یک پُک به قلیان
برداشتم قلیان را با چشم گریان
بیا بیبی بگو قصه برایم
که راه سادگی هارا بیابم
بیا بیبی که خانه بی تو سرد است
دل ما از نبودت پر ز درد است
من امشب در خیالت گریه کردم
بدیدم رختخوابت؛ ناله کردم
من امشب در میان اوج غمها
چراغ خانه را خاموش کردم .
تقدیم به روح مادربزرگم (بی بی کوکب)