می آیم


می آیم

باز هم خسته تر از پیش می آیم ای کوه سویِ تو خالص و درویش می آیم ای کوه نفسم در قفسِ سینه شده حبس چو سنگ به هوایت علف اندیش می آیم ای کوه بویِ نورُسته گیاهان به مشامم زده است راه هر قدر شود بیش می آیم...

باز هم خسته تر از پیش می آیم ای کوه
سویِ تو خالص و درویش می آیم ای کوه

نفسم در قفسِ سینه شده حبس چو سنگ
به هوایت علف اندیش می آیم ای کوه

بویِ نورُسته گیاهان به مشامم زده است
راه هر قدر شود بیش می آیم ای کوه

درٓه ای می کِشدم چون شبحی دور و دراز
سایه ای هستم و دلریش می آیم ای کوه

خاطرآزرده از این شهرم و هر روز غروب
به ستوه از دَمِ این نیش می آیم ای کوه

در خیالم همه شب تا به سحر خویشِ منی
منتظر باش که بر خویش می آیم ای کوه

آرش آزرم
1403.1.21

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


طرح/ ضرب المثل‌های مصور با استفاده از هوش مصنوعی