عشق بی لگام


عشق بی لگام

هر بارکز در این خانه گذرکرد دلم لرزید تنم نکند باز عاشق بشوم دل که عاقل نمی شود دل که مطیع من نیست دل بی بند و باره بی لگام و افساره باید زود بروم تا عطر گل سرخ این خانه بی تابم نکرده مستم...

هر بارکز در این خانه گذرکرد دلم

لرزید تنم
نکند باز عاشق بشوم
دل که عاقل نمی شود

دل که مطیع من نیست
دل بی بند و باره
بی لگام و افساره

باید زود بروم
تا عطر گل سرخ این خانه
بی تابم نکرده
مستم نکرده
باید بروم

تا صدای پایی لرزه بر اندامم نینداخته
باید بروم
تا از این کوچه دلم گذر کند
اگر حالی باقی ماند
اگر ذهنم ابری نبود
خود را از زیر انبوه خاطرات
بیرون بکشم
نمی‌شود. نه نمی‌شود
باید عکس تورا از نظرگاه چشمانم
بردارم
چشمم به تصویر مهربانت
که می افتد
آرام آرام میشکنم و فرو میریزم

نازنینم چه کنم دست و پا گم کرده ام
خالی شده از خویشم
بیا مرا پرکن
پرکن از خودت .عشقت
با سلامی با کلامی
با شعری . سطری
حتی با صدای پایی


با تشکر از اعضای محترم سایت
شعر نو و سایر اساتید گرامی

1403.01.29

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


معما / زیر 10 ثانیه نسبت فامیلی ما رو حدس بزنید !!