سکوت


سکوت

سکوت کرده ام اما چه دردها دارم گرفته است هوایم ، ولی نمی بارم خراب گشته جهانم کسی نمی داند که سالهاست که من ، زنده زیر آوارم تمام عمر ، مرا هر که یار شد ، آزرد بیا چنان که توانی تو هم...


سکوت کرده ام اما چه دردها دارم
گرفته است هوایم ، ولی نمی بارم

خراب گشته جهانم کسی نمی داند
که سالهاست که من ، زنده زیر آوارم

تمام عمر ، مرا هر که یار شد ، آزرد
بیا چنان که توانی تو هم بیازارم

صدای بی رمقم سخت میرسد به خدا
که تا کنون گرهی وا نگشته از کارم

چقدر خسته ام از اینکه باز هم خود را
به دستِ بی هنرِ سرنوشت بسپارم

به خاک می کشم از اوج، آسمانها را
شبی که می شکند این سکوت غمبارم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فال روزانه سه شنبه 11 اردیبهشت 1403