بازار شام (برای بزرگداشت عطار)


بازار شام  (برای بزرگداشت عطار)

زمین، دار مکافات و سلام است زمان، مغشوش تر، در ازدحام است به برکه ماه نو از درد دل گفت که عمری در پیِ ماه تمام است ولی هر وقت کامل می شود او طنینِ طبلِ عیدِ ماهِ خام است جهان، مجهولِ معلومات...



زمین، دار مکافات و سلام است
زمان، مغشوش تر، در ازدحام است

به برکه ماه نو از درد دل گفت
که عمری در پیِ ماه تمام است

ولی هر وقت کامل می شود او
طنینِ طبلِ عیدِ ماهِ خام است

جهان، مجهولِ معلومات خود شد
و معلومات، خود بازار شام است

حضوری در حصولی یا که بر عکس
پیام آور، ولیکن بی پیام است

چرا مسجد پر از جام شکسته ست؟
امامش مست کرده در قیام است

حدیث کهنه ی گل بر لب باغ؟
نشان از میل ِ بر شُربِ مدام است

من و دردی که بی هر سازگاریست
من و دردی که بی هر التیام است:

(نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کاین خمّار خام است)

شبی در مجلسی گفتم به عطّار
کدامین مرغِ سیمرغِ تو شام است؟

تحیّر کرد و تب سنجَش درآورد
و گفت اشهد که هنگام سلام است




25 فروردین 1403.
بداهه سرایی به مناسبت روز بزرگداشت عطار،
بیت داخل پرانتز از عطار توسط یک دوست برای تضمین انتخاب شد.


برای شنیدن نسخه صوتی شعر را بزنید یا برای دانلود را بزنید.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


معما / زیر 10 ثانیه نسبت فامیلی ما رو حدس بزنید !!