سفیر عشق


سفیر عشق

آسمان خوش رنگ و زیبا می‌شود تا سفیر عشق پیدامی‌شود یک نفر می آید از سوی خدا روز وصلش وه چه زیبا می‌شود روز میلاد حضورش مژده باد با حضورش عشق معنامی‌شود چشمه‌ها جاری طبیعت مست عیش باز این...


آسمان خوش رنگ و زیبا می‌شود
تا سفیر عشق پیدامی‌شود
یک نفر می آید از سوی خدا
روز وصلش وه چه زیبا می‌شود
روز میلاد حضورش مژده باد
با حضورش عشق معنامی‌شود
چشمه‌ها جاری طبیعت مست عیش
باز این دنیا مصفا می‌شود
تا بریزد گل به یمن مقدمش
عقده‌های آسمان وا می‌شود
انتظار شب به پایان می‌رسد
این شب یلداست فردا می‌شود
قامتش طعنه به طوبی می‌زند
سایه او نخل طوبا می‌شود
شوق روییدن چنان گل می‌کند
تا گل زهرا شکوفا می‌شود
ای زلیخا سیرتان منتظر
یوسف گمگشته پیدا می‌شود
عیسی مریم به دانشگاه او
معتکف چون طفل نوپا می‌شود
ساقی لب تشنگان کوثر است
آب در دستش طهورا می‌شود
ذوالفقار حیدری دارد به کف
منتقم بر خون زهرا می‌شود

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اسکلت رویا