پدر رفت


پدر رفت

لباس هایش هنوز آویز بر دیوار زندگی است کفش هایش روی پله های دلتنگی هنوز چشم براه اوست و سجاده ای که پیشانی اش را طلب می کند و چه حال خانه ناخوش است بی حضور او... پدر رفت و من سرگردان همه...

لباس هایش هنوز آویز بر دیوار زندگی است
کفش هایش روی پله های دلتنگی هنوز چشم براه اوست
و سجاده ای که پیشانی اش را طلب می کند
و چه حال خانه ناخوش است بی حضور او ...
پدر رفت
و من سرگردان همه اتاق را برای یافتنش می گردمم
تمام شهر را در جستجویش می چرخم
تمام خاطرات با او بودن را مرور می کنم
تا شاید او را بیابم
اما تنها نشانی اش در قبرستان متروکی می یابم
که از گرمی وجودش تنها سنگ سردی را حواله ام می کند
پدر رفت او وجودم را با خود برد









حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی