جنون دفتر لی zwnj;لا


جنون دفتر لی zwnj;لا

جنون دفتر لی‌لا نقاب از چهره گل باز شد، ابر سپید از شوق به هم کوبید نرمِ مخملِ دستِ سپیدش را و باد نوبهاری در ضیافتگاه رؤیایی به پاکوبی فرا می‌خواند سرو و کاج و بیدش را نسیمی عاشقانه بر فراز...


جنون دفتر لی‌لا

نقاب از چهره گل باز شد، ابر سپید از شوق
به هم کوبید نرمِ مخملِ دستِ سپیدش را
و باد نوبهاری در ضیافتگاه رؤیایی
به پاکوبی فرا می‌خواند سرو و کاج و بیدش را

نسیمی عاشقانه بر فراز باغِ افسونگر
ورق می‌زد کتاب خاطرات بلبل و گل را
و پروانه پرید و غیرتش گل کرد و با آواز
به نجوا خواند صد شعر و ترانه، نرم چون رؤیا

از آن آواز ناپیدا به رقص آمد شمیم یاس
و پاکوبان و دست‌افشان به هرجا سر کشید و باز
حریری شد، به گیسوی نسیمی آشنا پیچید
و زلف حلقه‌گون بید را رقصاند با آواز

نوای مبهم زنجیر زلف بید مجنونی
چو آواز درای کاروان پیچید در گلگشت
و روح سبز مجنون در جنون دفتر لی‌لا
به رقص آمد به دنبال دلی درد آشنا می‌گشت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


35 تصویر زمینه دخترانه جدید از عکس های شیک کیوت و با کلاس 2022