شهرستان نکاء وطنم


شهرستان نکاء وطنم

اگر از طعم لبت، حومه‌ی نکاء، ارزان کده رسولی بزنی عطاری،چهاراه ، تیموری، را تو چه آسان بزنی لب به لب‌هایم بده، با بوسه‌ی شیرین خود گر گلوی تلخ من، فالوده‌ی چهاراه نکاء کن فکر آجیل شب عید خرید، مغازه...

اگر از طعم لبت، حومه‌ی نکاء، ارزان کده رسولی بزنی
عطاری،چهاراه ، تیموری، را تو چه آسان بزنی

لب به لب‌هایم بده، با بوسه‌ی شیرین خود
گر گلوی تلخ من، فالوده‌ی چهاراه نکاء کن

فکر آجیل شب عید خرید، مغازه حاج مصطفی کرده‌ای
لب عسل، رفتار تند، و چشم پاک، خنده تلخ

لب‌های شیرینیت ، مرا بیمار قندی کرد
دیابتی ،بیمارستان حسین‌و بوعلی،هفته سه‌نوبت‌‌ نصیبم‌شد

میشود پیشانی بوسه، وازلب ما گذشت
ازاول بلوار ولایت نکاء بگذر، تا میدان حسین هم می‌رود

وای کل ویروس برتنت را گرفت، تب داری خیلی
از دکتر رحمان که از بیمار پنهان کرده‌ای

من هوس کردم که مهمانت کنم شهر‌خودم
حیف سرماخورده‌ای ،نسخه ببر داروخانه‌نیکزادومحسنی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود کتاب کار دیکته شب اول ابتدایی - کتاب گاج